چرا از تزریق بوتاکس صرف نظر نمیکنم؟
کلی بیکر، مقاله نویس مجلات زیبایی بعد از ۲۰ سال استفاده از درمان های ضد چروک میگوید چرا از تزریق بوتاکس برای مبارزه با پیری دست نمیکشد. اولین بار در اواخر دهه بیست زندگی بوتاکس را امتحان کردم. خیلی زود بود. البته من چند خط در گوشه چشمانم داشتم. با این همه، واقعا از نتیجه آن شگفت زده بودم. سه روز بعد از تزریق، خط خندهام کاملا از بین رفت و پوستم صاف و مسطح شد و تا جایی که به من مربوط می شد، زیبا بود.
بوتاکس در آن زمان نسبتا غیر معمول بود. دهه ۹۰ میلادی، هرچند میدانیم که بوتاکس وجود داشت، اما مرسوم نبود، و در واقع تنها توسط بازیگران و مجریان تلویزیونی و کسانی که مورد توجه بودند به کار میرفت. تزریق بوتاکس باعث شد احساس کنم مسحور کننده و حتی کمی خاص هستم که این ربطی به تاثیرات فیزیکی اش نداشت، و بیشتر به تحسینی مربوط بود که برایم به همراه میآورد، وقتی به همه اعلام میکردم که «من بوتاکس کردهام».
به هرحال چند ماه بعد تاثیر آن از بین رفت و خط ها برگشتند. ناگهان خیلی بیشتر از قبل به نظر رسیدند. البته که این طور نبود. این فقط احساس من بود، اما من به پوست صاف و بدون خطم عادت کرده بودم، بنابراین به همان کلینیک برگشتم. چند ضربه سریع به گوشههای خارجی چشم ها و هورااا! چروک ها دوباره به تاریخ پیوستند. البته چیزی نگذشت که به پیشانیام هم بوتاکس تزریق کردم. بلافاصله بعد، بین دو ابرو، جایی که آن اخم زننده کم کم ظاهر شد. بدون شک ظاهر بهتری پیدا کردم. زندگی میتواند خسته کننده باشد و بین ۳۰ تا ۴۰ سالگی، بیشتر. به نظر میرسد در این دوره خط های نازکی در همه جا پیدا کرده بودم!
در دهه چهل، روش های دیگری را به تزریق بوتاکس اضافه کردم. لیرزهای متعدد و امواج فراصوت وجود داشت که ادعا میکردند پوست را سفت میکنند. پر کنندهها و مواد چسبناکی را امتحان کردم که به پوست تزریق میشدند تا آن را دوباره محکم کنند. لایه برداری کردم، و با وسایل دستی بخور گرفتم، که کمی شبیه جارو برقی برای پوست عمل میکرد! بعد از مدتی، خون دادم و پلاسما تزریق کردم. بله، همه اینها را انجام دادم و خوب به نظر میرسیدم. اما در جایی تعادل بهم خورد. نسبت به سنم زیبا به نظر نمیرسیدم!
این فرآیندی است که همه ما در آن شرکت کردهایم. این واقعیت است. اما وقتی این اتفاق میافتد برایمان مثل شوک است. وقتی به آینه نگاه میکنید و یک زن میانسال به شما نگاه میکند، چالش برانگیز است. بله، فهمیدم این «بزرگترین مشکل دنیا» است و زنان بیشماری مشکلات مهم دارند، اما با واقعیت پیر شدن مبارزه کردم و هنوز آن را ادامه میدهم.
من کاملا متوجه میشوم که شما بخواهید به مبارزه با این روند ادامه دهید. همیشه درمان های بیشتری برای امتحان کردن وجود دارند و کم نیستند افرادی که البته با هزینه گزاف آنها را برای شما فراهم میکنند. اما این مبارزه ای است که متاسفانه نمیتوان در آن برنده شد، نه شما، نه من، و نه هیچ کس دیگر. احساس میکنم وقتی این را مینویسم، شانههایم کمی میافتند. من شدیدا میخواهم که این حرف اشتباه باشد، و صادقانه بگویم، همچنان تا جایی که بتوانم آنها را در تقویم خود جا دهم، به بسیاری درمان های ضد پیری و زیبایی خواهم چسبید.
کمی مانده تا ۴۶ ساله شوم. من دو بچه زیبا به دنیا آورده ام، شغل بینظیری دارم و زندگی ام را دوست دارم. ممکن است بی معنی به نظر برسد، اما من واقعا خوشبخت هستم. چند خط و کمی شل شدگی، واقعا مساله نگران کنندهای نیست. با همه این حرف ها، در اولین فرصت بوتاکس بیشتری تزریق خواهم کرد!
منبع : کلینیک نارنجستان